داستان استارتاپ‌های موفق‌

تعریف استارت آپ چیست؟

سال‌های اخیر بحث استارتاپ‌ها و پروژه‌هایی که بازدهی سریع دارند؛خیلی داغ شده. استارتاپ یک نهاد انسانیست برای ارائه یک محصول یا خدمت. اینکه ما از این تعریف چقدر فهمیدیم که استارتاپ چیست و چه کمک‌هایی میتواند به ما بکند، در حال حاضر مهم نیست. تمرکز ما در این مقاله، به استارتاپ‌ها و تزریق امید است. پس از ما ایراد نگیرید که نمیدانیم استارتاپ چیست. ممنونم! دیگر گذشت آن روزهایی که تا میگفتید استارتاپ، مردم چشم‌هایشان را ریز میکردند و گوش‌ها با این کلمه غریبه بود.

 

کاربرد استارتاپ‌ها

ما افرادی کسل کننده هستیم. زمخت و بدقلق‌ایم. باید دوست داشتنی‌تر از قبل‌مان شویم. استارتاپ‌ها میتوانند به خوبی ما را در این راه هدایت کنند. بالاخره هر کسی را بهر کاری ساختند. خانه تکانی در پیش داریم. ازسرویس‌های آنلاین نظافت استفاده میکنیم. حتی قالیشویی‌ها هم به صورت آنلاین سفارش شستشو میگیرند…

خریدهایمان را از فروشگاه اینترنتی ۲۴ ساعته سفارش میدهیم. اگر نیاز به خرید یا فروش هر جنس یا سرویسی داشته باشیم؛گوشی را بر میداریم، تا به ما بگوید از کدوم فروشگاه ارزان‌تر بخریم. با آپ در گوشی پیک میگیریم و پست هایمان را میفرستیم. اگر ماشین پنچر یا خراب شد و یا سرویس خواست؛ گوشی را برمیداریم و در آپ درخواست میدهیم. اگر نیاز به مشاور داشته باشیم؛ کسب و کارمون نیاز به سایت داشته باشه؛ دنبال ایده‌های بهتر برای گسترش کارمون باشیم؛ دنبال محتوا باشیم؛ آموزش لازم داشته باشیم و …به طور خلاصه همیشه، یه دستیار همراه داریم که هر وقت به او نیاز داشتیم کافیه که گوشی را برداریم.

پس بیایید نهایت توجه را به استارتاپ‌ها نشان دهیم. اصلا بیایید در این قضیه افراط کنیم. وتمام مشکلات و گره‌های مملکت را به آنها بسپاریم. آنها از پس همه مشکلات برخواهند آمد.

بودجه یا استعداد

شاید شما هم داستان استارتاپ Kayako را شنیده باشید. یکی از الهام بخش‌ترین و امیدوار کننده‌ترین داستان‌های استارتاپ‌های بوتاسترپ. داستان این شرکت درس مهمی به نیروهای جوان و با استعداد میدهد؛ درسی که بر توانایی‌های جوانان تأکید کرده و شکوفایی یک استعداد را مهم‌تر از بودجه‌های کلان در راه‌اندازی یک کسب‌وکار میداند. مؤسس کایاکو، از ۱۳ سالگی کدنویسی را یاد گرفت و در ۱۷سالگی توانست این شرکت را راه بیندازد. این مؤسس جوان برای شروع کسب‌وکار خود از هیچ سرمایه‌گذاری کمک نخواست.

شاید چنین موفقیت‌هایی را به منطقه ربط دهیم و برایمان سوال باشد که داستان kayako برای یک ایرانی هم میتواند اتفاق بیافتد؟ اکوسیستم اقتصادی ایران قابلیت‌های بسیاری در زمینه پیشرفت استارتاپ‌ها دارد، به‌ خصوص حالا که دسترسی ما به خدمات بسیاری از استارتاپ‌های خارجی با محدودیت مواجه شده. خیلی‌ها تصور میکنند استارتاپ‌های موفق که برای خود اسم و رسمی ساخته و درآمدهای زیادی دارند؛ همگی از اوج شروع کرده‌اند. در صورتی که اصلا اینطور نیست، خیلی از استارتاپ‌های موفق از ایده‌های ساده شروع کرده اند.

موفق ترین‌های ایران

به نظر شما استارتاپ‌های موفق ایرانی چه استارتاپ‌هایی هستند و در میان سایر همتایان جهانی خود چه رتبه‌ای دارند؟ از آنجایی که رده‌بندی استارتاپ‌های ایرانی در سایت‌های مختلف جهانی با هم متفاوت است، ترجیح دادیم به روشی غیر از رده‌بندی‌های معمول عمل کنیم و سرگذشت چند استارتاپ برتر را بازگو کنیم.

دیجی کالا

حمید و سعید محمدی هر دو عکاسی دیجیتال را پیگیری میکردند. سال ۸۴ بعد از جستجو در اینترنت درباره دوربین‌ها، دوربین مورد نظر را از بازار جمهوری تهران خریداری کردند. اما بعد از چند روز متوجه شدند، لنز دوربین دست دوم و تعمیری است. این اتفاق ناخوشایند از تجربه خرید به شکل سنتی، جرقه اولیه تاسیس شرکت دیجی کالا بود.

اگر تاکنون خودتان از دیجی کالا خرید نکرده باشید؛ حتما در نزدیکتان افراد زیادی را می‌شناسید که خریدهای آنلاین از این سایت داشته‌اند. استارتاپی که دو برادر حدود ۱۰ سال پیش راه‌اندازی کردند، حالا بدون شک به یکی از بزرگ‌ترین استارتاپ‌های ایرانی بدل شده است. پرسنل اولیه آن ۵ نفر بودند که تا اسفند ۹۳ به ۷۰۰ نفر رسید. محمدی در مصاحبه‌ای در سال ۹۲ مدعی شد که دیجی‌کالا بیش از ۸۵ درصد از بازار خورده فروشی آنلاین ایران را در دست دارد. آنها کار خود را تنها با دو محصول تلفن همراه و دوربین آغاز کردند و رفته رفته آن را گسترش دادند.

حمید محمدی می گوید:

ایده‌ها زمان دارند. وقتی از قید زمان و مکان خارج می‌شوند، دیگر نیاز واقعی نیستند. تجربه به من میگوید که ایده‌ها معمولا در مواجهه با نیازها به ذهن کارآفرین خطور میکند؛ و چون به آن باور دارد، بیشتر روی بیزنس مدلش کار میکند تا آن را به اجرا برساند.

کافه بازار

حسام آرمندهی و دوستانش، (در مجموعه کافه بازار) از دانشگاه شریف با یکدیگر دوست و همراه شدند. او که همزمان با تعطیلات سال نو میلادی و تعطیل شدن دانشگاه‌اش در سوئد به ایران آمده بود؛ با پروژه‌ای آشنا شد که رضا محمدی و دیگر دوستان قدیمی‌اش در دانشگاه شریف روی آن کار میکردند. و نام آن را “فارسی تل” گذاشته بودند. هدف آن‌ها در این پروژه فارسی‌سازی اندروید و تولید تعدادی برنامه ضروری فارسی بود.

جذابیت این پروژه و کار با دوستان، برای حسام به حدی بود که او با پایان تعطیلات دانشگاهی ترجیح داد در ایران بماند. و روی این پروژه که آینده‌ای روشن در آن میدید کار کند. در این بین همه چیز آنگونه که حسام فکر میکرد رقم نخورد؛ و کار به نتیجه نرسید. ولی این ماجرا باعث نشد که او و دوستانش دست از کار بکشند؛ بلکه به فکر ایده‌ای جدید افتادند که از دل آن “کافه بازار” متولد شد.

دیوار

وقتی که حسام در سوئد بود، در سایتی که مردم برای فروش خانه، وسایل و یا خدمات آگهی میدادند؛ یک آگهی برای دستگاه آیپد خود، ثبت کرد و آن را فروخت. این کار حسام را به فکر انداخت که این ایده را در ایران برای راه‌اندازی کسب‌وکار، پیاده کند. در آن زمان، سایت‌هایی مثل “ایستگاه “بودند که از شرکت ها آگهی میگرفتند. اما برای مردم این امکان نبود.

اوایل این ایده فقط برای ثبت اطلاعیه‌های دانشجویی مثل درخواست هم‌خانه و …بود؛ که روی در و دیوار دانشگاه شریف نصب میشد. و از آنجایی که در تابستان، دانشگاه تعطیل میشد و از آگهی خبری نبود؛ تصمیم گرفتند در کنار راه‌اندازی سایت، یک اپلیکیشن هم برای تلفن همراه تولید کنند. کار با این اپلیکیشن آسان بود و تنها نیاز به عکاسی و نوشتن آگهی در برنامه داشت. به همین خاطر با استقبال مردم مواجه شد.

در جشنواره برند محبوب سال ۱۳۹۸، دیوار در چهار بخش فروش خودرو، نیازمندی‌ها، املاک و کاریابی از سوی مردم به عنوان برند محبوب مردمی، انتخاب شد. همچنین از سال ۲۰۱۶ همواره یکی از پر جستجوترین اسامی فارسی، در سایت گوگل بود. که از دیوار برندی پرطرفدار در حوزه خرید و فروش اینترنتی ساخت.

حسام آرمندهی میگوید :

اگر شما بتوانید تحریم را بی اثر کنید مردم از شما استقبال میکنند. اما اینکه سرویسی را ایجاد کنید؛ که به فیلتر باقی ماندن چند سایت کمک کند؛کاربران نسبت به شما دید مثبتی نخواهند داشت. و عمر این سرویس بسیار کوتاه خواهد بود.

مامان پز

ماجرای استارتاپ مامان‌پز و موفقی‍‌ت‌اش در عین سادگی جذاب است. مامان‌پز استارتاپی است که حتی نمونه خارجی ندارد. و این‌ یعنی تولد یک استارتاپ ایرانی‌ا‌‌لاصل. ایده و راه‌اندازی سایت مامان‌پز از سوی “تبسم لطیفی” که دانش آموخته لیسانس رشته مهندسی برق و فوق لیسانس MBA از دانشگاه شریف است، مطرح شد.

او در زمان انتخاب رشته دانشگاه کارشناسی مهندسی برق را انتخاب کرد. ولی در مقطع فوق لیسانس علاقمند به MBA شد و همین بود که کارشناسی ارشد را در این رشته‌ گرفت. رشته ای که دیدی متفاوت و خلاقانه برای راه اندازی کسب و کار به او داد؛ و باعث شد تا راه و مسیر آینده اش را انتخاب کند. مسیری که جرقه آن در یکی از کلاس‌های دانشگاه زده شد. زمانی که برای کار عملی قرار شد او و دیگر همکلاسی‌هایش، هرکدام راه‌اندازی یک کسب و کار دانش‌بنیان را پیشنهاد دهند. و جزئییات ایده خود را به کلاس ارائه کنند. ایده تبسم لطیفی راه‌اندازی سایت مامان‌پز بود؛که البته مورد استقبال استاد و دیگر همکلاسی‌هایش هم قرار گرفت. و همین ماجرا اعتماد به نفسی ویژه به او داد؛ تا تشویق شود و طرح‌اش را به جشنواره استارتاپ “ویکند” هم ببرد.

او در این جشنواره به موفقیت رسید و توانست جایزه نخست را کسب کند. و همین باعث شد که به شکل جدی به فکر راه‌اندازی سایت مامان‌پز و فراهم کردن زمینه‌های اجرایی آن بیفتد. البته او در این راه تنها نبود؛ و یک تیم سه نفره دیگر شامل مهدی مسکین، متخصص مدیریت و بازاریابی، سروناز آرینفر، کارشناس کارآفرینی و راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی و معین نیکخواه، متخصص فناوری اطلاعات او را همراهی کردند. سایت مامان‌پز در واقع کار تیمی ۴ نفر از جوانان با استعداد و به روز است. که رسما در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۹۲، و هم‌زمان با روز مادر رسما افتتاح و بارگذاری شد.

تبسم لطیفی میگوید:

حس متفاوت کار ما در یک زمینه بود؛ عشق مادرانه! در کسب‌وکار ما مادری که برای خانواده خود غذا میپزد؛ میزان غذایش را کمی بیشتر از تعداد افراد خانواده غذا درست میکند. شفاف‌تر بگویم؛ عشقی که چاشنی کارش میکند تا خانوادهاش را پای یک سفره بنشاند؛ درغذا جاریست و مشتری ما در آن شریک میشود.

اسنپ

برای شما هم پیش آمده که ساعت‌ها در خیابان، منتظر تاکسی‌های خطی بمانید؟ یا برای فرستادن یک بسته یا وسیله برای بستگان و دوستان خود به دردسر بیوفتید؟ میدانستید که هفتمین استارتاپ موفق در حوزه حمل‌ونقل آنلاین جهان، در کشور ما فعالیت میکند؟

داستان اسنپ با ۵ کارمند رقم خورد؛ و اکنون، بیش از ۱۰۰۰ کارمند و ۳۰۰ هزار راننده را تحت پوشش خود قرار داده است. مدت زیادی از موفقیت اسنپ نگذشته بود، که صنف تاکسی‌رانی از کرایه‌های کم اسنپ گله کرد؛ و عملکرد این مجموعه را با طرح نا امنی زیر سوال برد. اما مجموعه اسنپ درمقابل این مشکل کمر خم نکرد؛ و با در نظر گرفتن تمهیدات بیشتر، امنیت کسب و کار خود را تضمین کرد.

شهرام شاهکار، خالق اسنپ، کار خود را با نام تاکسی‌یاب شروع کرد؛ و در اولین نسخه‌ی آزمایشی اپلیکیشن، نام آن را به اسنپ تغییر داد. مهم‌ترین دغدغه اسنپ هم مثل بقیه استارتاپ‌ها، اعتمادسازی بین کاربران بود. و برای ایجاد این اعتماد خیلی تلاش کرد. گروه اسنپ، در اقدامی خلاقانه با ایده‌پردازی مسابقه‌ای به نام “روزی روزگاری اسنپ!” از همه راننده‌ها و مسافران اسنپ دعوت کرد؛ تا راوی داستان خود از نشستن پشت فرمان یا درخواست اسنپ باشند. و با القای اینکه هر اسنپ میتواند یک قصه باشد، کاربران زیادی را به سوی خود جذب کرد. چاش‌های اینستاگرامی هم به دنبال آن راه افتادند؛ و مسیر محبوبیت و شهرت اسنپ را هموارتر ساختند. در حال حاضر اسنپ بیش از ۷ میلیون کاربر دارد.

شهرام شاهکار میگوید:

استارتاپ موفق خودش سرمایه‌ای ندارد. بلکه بستر را برای کسب وکار دیگران فراهم میکند و از این راه سودآوری دارد.

نت برگ

داستان نت برگ را یک جوان ۳۱ ساله، به نام علیرضا صادقیان در سال ۱۳۹۰ آغاز کرد. علیرضا به عنوان مدیرعامل شرکت کسب و کار نوین ایرانیان و صاحب برند اینترنتی نت برگ، توانست جایزه مدیر خلاق را دریافت کند. او مدرک تحصیلی مقطع کارشناسی خود را در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعت دریافت کرده و تحصیلات کارشناسی ارشد خود را در رشته MBA در دانشگاه کلمبیا آمریکا گذرانده است.

علیرضا در اواخر تحصیل دوره MBA با شرکت “گروپان” آشنا شد. که یک وبسایت خرید گروهی بسیار موفق در آمریکا بود. ایده پیاده‌سازی الگوی مشابه را در ایران با پسرعموی خود و دوستانش مطرح نمود. پس از انجام مطالعات و تدوین طرح، نت برگ را با یک تیم پنج نفره با سرمایه شخصی در مردادماه ۱۳۹۰ تاسیس کرد.

نت برگ اولین و بزرگترین وبسایت تخفیف و خرید گروهی در ایران است که از ابتدای کار خود تاکنون، جزو کسب وکارهای برتر ایران بوده و موفقیت‌های بسیاری کسب کرده است.

کلام آخر

من همیشه به این معتقد بودم، که فقط سماجت در انجام کارهای کوچک است؛ که یک کسب و کار بزرگ را خلق میکند. اگر شما همین امروز یک ایده داشته باشید که حتی ۱ ٪ احتمال موفقیت در آن می بینید؛ با شروع کردن آن و انجام کارهای کوچک روزانه و سماجت زیاد، قطعا صاحب یکی از کسب و کارهایی هستید که احتمالا ما در سال ۱۴۰۰ در حال استفاده از آن خواهیم بود.

 

بسیار خوشحال میشیم اگه به ما در افزایش این شرح و توضیح‌ها کمک برسونیند. بخش نظرات در اختیار شماست.

سعید پورمحمدی

سعید پورمحمدی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا